زهرازهرا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره
نورانورا، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

موهبت

کودک یک روزه ی من

1392/11/5 18:57
نویسنده : قلب تپنده
276 بازدید
اشتراک گذاری

  

زهرا همون روزی که به دنیا اومد

  

زهرا بغل بابایی

زهرا  لالا

اولین شبی که در بیرون از دنیای تاریک شکم من سپری می کردی، گذشت؛ و تو به خاطر واکسنی که پرستارا به دستت زده بودن تموم شب رو بی قراری کردی. مامان جون از تو مراقبت می کرد و در کنار من در بیمارستان شب رو تا صبح بیدار موند.

تو هر دو ساعت یک بار گرسنه می شدی و مامان جون تورو در کنار من می خوابوند. من چون به پشت خوابیده بودم و توان حرکت کردن و برخاستن نداشتم، هنوز موفق نشده بودم تورو درست و با دل سیر ببینم، حتی وقتی شیر می خوردی! برای همین از یه آینه ی کوچیک برای دیدن چهره ی نازت در حال شیر خوردن در کنارم استفاده می کردم. این دو روز اول رو تنها تونستم از داخل آینه به چهره ی زیبای تو خوب نگاه کنم!

عصر مرخص شدیم و همراه بابا به خونه اومدیم و از روی خون گوسفند قربونی (عقیقه) رد شدیم. تو خونه تونستم تو رو در حال نشسته در آغوش خودم بگیرم و یه دل سیر بهت نگاه کنم. کلی باهات صحبت کردم و قربون صدقه ت رفتم. تو فقط می تونستی از فاصله ی بیست سانتی متری منو ببینی و به من نگاه کنی.  توان نگه داشتن سرتو روی گردنت داشتی و نیازی نبود که سرتو برات بالا بیارم. هم چنین به نور دوربین عکاسی واکنش نشون می دادی و اخم می کردی و با شنیدن صداهای بلند چشمای خواب آلودت رو باز می کردی. به طرف نور برمی گشتی و به لامپ، پنجره و چراغای ریسه ای که در حال روشن و خاموش شدن بودن نگاه می کردی...

و من و پدرت خدا رو شکر گفتیم...

  

  

زهرا یک روزه در خانه

در آغوش محبت

پسندها (1)

نظرات (1)

فهیمه
31 فروردین 93 18:04
سلام مامان زهراکوچولو روز شماهم مبارک شمالینک شدید کاش عکس دخترگلتون رو هم تووبش گذاشته بودید انشاالله زیرسایه صاحب اسمش همیشه سالم باشه وعاقبت بخیر شه
قلب تپنده
پاسخ
سلام، ممنون، به زودی عکساشو می ذارم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به موهبت می باشد