مروارید کوچولو دراومد
زهرا: پنج ماه و 27 روز.
سلام دخملکم!
امروز یه اتفاق بزرگ و خوشحال کننده افتاد!
شما دخملی گلم بالاخره دندون درآوردیهورررررررررررراااااااااااااااااااااااا
دیشب بابایی در حال بازی با تو، دید که لثه ی پایینی ت سفید شده و دندونت از زیرش معلومه. با خوشحالی به من و مامان جون نشون داد و گفت زهرا داره دندون درمیاره!
ما هم خوشحال و ذوق زده شدیم و هم تعجب کردیم که چرا به این زودی!؟ من که باور نمی کردم به این زودی ها درآد!
امروز دیگه حسابی غافل گیرمون کردی و دندون درآوردی!!! امروز برای اولین بار دندونت جیک زد و سرش بیرون زد. وقتی داشتم بیسکوییت مادر خیس خورده و نرم شده رو با قاشق کوچولو می ذاشتم دهنت، برخورد قاشق به دندونت رو احساس کردم و هیچی دیگه... ذوقمرگ شدم!
اون قدر خوشحال بودم که نمی دونستم چه جوری این خبر رو به مامان جونینا و بقیه بگم. تا شب هنوز تو شوکّ بودم و نمی دونستم چه کار کنم؟! بالاخره شب به همه گفتم!
شاید الان که تو اینو می خونی برات چیز ساده ای باشه و منو درک نکنی. اما هر مادری که اینو تجربه کرده باشه می دونه که چقدر دراومدن دندون نی نی آدم، براش مهم و خوشحال کننده و به یاد موندنیه!
امیدوارم خودت یه روز این خوشحالی رو تجربه کنی عسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسل مامان!