مام
زهرا: چهارماه و 24 روز.
سلام ناناز مظلوم و معصوم من!
امروز موقع گریه کردن همش می گفتی «مام» و منو صدا می کردی تا بیام بغلت کنم! چند بار هم گفتی «مااا..»! البته دست من بند بود و یه کم تأخیر کردم و تو بیشتر گریه کردی، اما از این که منو صدا می کردی و با صدای ظریف و مظلومانه وسط گریه ی نازت می گفتی «مام»، خیلی خوشم اومد، یعنی یه جورایی هم دلم می سوخت هم لذت می بردم. نمی دونم خدا این همه شیرینی و معصومیت رو چه طوری توی وجود تو جا کرده؟! ببخش که دیر بغلت کردم فرشته ی کوچولوم! فدای زبون شیرینت بشم که خیلی زود یاد گرفتی یه اسم رو من بذاری و صدام کنی دخمل باهوش و ناز و ملوس من!
زهرا کوچولوی گریون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی