زهرازهرا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره
نورانورا، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره

موهبت

بشین مامانی

زهرا: هشت ماه و شش روز. امروز برای اولین بار متوجه شدم مفهوم جمله ی امری «بشین!» رو متوجه می شی. البته مسلماً تو و هر نی نی دیگه ای از همون بدو تولد، زبان عواطف و اشاراتِ صورت و لب ها و چشم و حتی دست ها رو به خوبی و بدون آموزش خاصی متوجه می شین. اما «کلمات» چیزایی هستن که حتماً باید بچه ها تحت آموزش، اونا رو یاد بگیرن. تو قبلاً کلمات زیادی رو درک می کردی ولی تا حالا نشده بود که جمله ی امری ای رو بفهمی و انجامش بدی! البته از وقتی خیلی نی نی بودی تا الان، همیشه فکر می کردی جمله ی سوالی «مم بدم؟» به معنی اینه که «حتماً باید بخوری» و تو هم گوش می دادی(!) حتی وقتایی که مشتاق بازیگوشی بودی و می خو...
10 مهر 1393

بای بای

زهرا: هشت ماه و چهار روز. امروز خاله مرضیه و معصومه و نی نی فاطمه اومده بودن خونه مون. موقع رفتنِ خاله مرضیه ینا، خاله به تو گفت بای بای خاله! تو هم برای اولین بار و بدون هیچ مقدمه ای شروع کردی به تکون دادن دستت به قصد بای بای کردن! غش کردم از ذوق! چون من و بابا و باباجون قبلاً هم سعی کرده بودیم بای بای رو بهت یاد بدیم و تو خیلی راحت حالا داشتی بای بای می کردی و نشون دادی که یاد گرفتی! آففففففففففففففففففففففرین!!! قررررررررربون دخمل گلم بشم من! زهراطلا بای بای می کنه! ...
8 مهر 1393

تولد دخترخاله فاطمه و تولد هشت ماهگی زهرا

یه خبر خووووووووووووووووووووووووووب! دختر خاله فاطمه به دنیا اومد! هورررررررررررررررررررررا! خوش اومدی نازنازی کوچولو! خاله مرضیه جونی قدم نورسیده مبارک باشه! الهی همیشه نی نیات( معصومه و فاطمه ) سالم و صالح و شاد و تپل مپلی باشن   نی نی فاطمه خییییییییییییییییلی نازه هزار ماشاءالله. وبلاگشم لینک دوستای زهراست! امروزم خاله مرضیه برای فاطمه بانو، یه جشن تولد بزرگ تو خونه ی مامان جونینا گرفت که هم زمان با تولد هشت ماهگی شما دخملی من بود! من و بابایی به مناسبت تولد شما برات یه جفت گوشواره طلا خریده بودیم که دیروز انداختیم گوشت. و برای فاطمه کوچولوی ناز یه انگشتر طلای کوچولو که قابلشم نداشت! تولد شما ...
4 مهر 1393

گوشواره

زهرا: هفت ماه و 29روز. امروز من و بابایی مهربون، شمارو بردیم دکتر. اما نه به خاطر بیماری! بردیمت تا دکتر اون یکی گوشت رو هم سوراخ کنه و گوشواره بزنه. یکی دو ساعت قبل از رفتن من به گوشت بی حس کننده زدم و ماساژ دادم تا مثل دفعه ی قبل دردت نیاد. قطره ی استامینوفن هم بهت دادم. اون جا توی مطب دکتر اطفال هم قطره استامینوفنو دوباره بهت دادم و از دکتر خواستم گوشتو بی حس کنه. نقطه ی سوراخ رو خودم هم روی گوشت علامت گذاری کردم و دکتر همون جارو سوزن زد. شکر خدا نسبت به دفعه ی قبل خیلی کمتر دردت اومد و کمتر گریه کردی. اون جا وزنت رو هم کشیدیم. شدی 8کیلو و 400گرم! امیدوارم رشد خوبی داشته باشی و همیشه سالم و سرحال باشی عسلم! وقتی برگشتیم روی سوراخ گ...
2 مهر 1393

فس فس سنجابی

زهرا: هفت ماه و 22روز. چند روزیه که شما دخترطلای من یه ادای جدید درمیاری که خیلی هم دوسش داری! یعنی موقع خوشحالی زیاد مماغتو جمع می کنی و دم و بازدمتو پشت سر هم از مماغت می کشی و فس فس صدا می ده. مثل سنجابای کوچولو! من و بابا عاشق این کارتیم زهرا کوچولو روی تختش ...
26 شهريور 1393

دس دسی و سرسری

زهرا: هفت ماه و 21 روز. شما جدیداً بعد از غذا یا همین طوری وقتی داری بازی می کنی واسه خودت دس دسی و سرسری می کنی. ان قده ناز می شی که من ضعف می کنم از ذوق! دس دسی رو هم تازه یاد گرفتی اما نمی دونی کی باید این کارو بکنی. وقتی من دست می زنم با دقت به دستام نگاه می کنی و می خندی! حیف که از دس دسی کردنای نازت فعلاً عکس ندارم. از سرسری هم عکسی ندارم ولی فیلمش هست! خیلی خوششششششششششششششششگلی به خّدا! می میرم براتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  عســـــــــــــــــــــــــــــــــــل ! زهرا، نفــــــــــــــــــــــــــــــــــس ما ...
25 شهريور 1393

مروارید دوم

زهرا: هفت ماه و 20 روز. بیـبیــب هورررررررررررااااااااااااا    بیـبیــب هورررررررررررااااااااااااا دندون دوم زهرا ناناز سر باز کرده! داره درمیاد! بیـبیــب هورررررررررررااااااااااااا! امروز شاهد باز شدن لثه ی پایینی ت بودم. همون لثه ای که کنار دندون اولته و این چند روزه حسابی تو رو اذیت کرده! بالاخره صدف وا شد و این مهمون کوچولوی سفید از راه رسید! مبارکت باشه مامانی خوشگلم! از این به بعد به جای «تک دندون» و «نازدندون» صدات می کنیم: «دو دندونی»!   ...
24 شهريور 1393

حفظ تعادل

زهرا: هفت ماه و 14 روز. شما دخملی گل حالا دیگه به طور کامل می تونی روی پای خودت واسی. قبلاً وقتی از جایی یا کسی می گرفتی و بلند می شدی، نصف وزنت روی اون تکیه گاه بود. اما حالا دیگه فقط برای حفظ تعادل چیزی رو می چسبی. یا یه جور دلگرمی! حالا تمام وزنت روی پای خودته و اگه یه کم جسارت به خودت بدی و دستتو ول کنی می تونی حتی راه هم بری! البته الان هم برای دو - سه ثانیه بدون کمک می تونی واسی ولی بعدش می افتی زمین! فدات بشه مامانت که این قده شما باهوش و زرنگی دخترطلام!   زهرا خانوم گل ...
18 شهريور 1393

نَنَنَنَه

زهرا: هفت ماه و شش روز. کلمه ی جدید شما: نَنَنَنَه به صورت آهنگین و با لحن آواز یا با صدای نازک و ولوم پایین! و بیشتر موقع بازی با اسباب بازیا! فدّات بشّم مَّن!   ...
10 شهريور 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به موهبت می باشد