زهرازهرا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
نورانورا، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

موهبت

بهمن ماه ۱۳۹۵

1399/2/11 13:04
نویسنده : قلب تپنده
192 بازدید
اشتراک گذاری
عزیزم امتحانای من از پنجم تا دهم بهمن طول کشید...😥 اول قرار بود جشن تولدت رو بندازیم برای پانزدهم ولی بعد به خاطر کار بابا، افتاد به روز بیستم و بعد هم در نهایت شد بیست‌ویکم!🙂
آخه بابایی مهربون داره خونه مادرجون رو برای عید نوروز خوشششگل می‌کنه🙄

یعنی بنّایی و نوسازی خونه و کاغذدیواری و کابینت و... آخه می‌دونی دیگه مادرجون و عمه تنهای تنهان و فقط بابایی رو دارن...😔 عمورضای قهرمانتم با زنعمو رفتن سوریه تا با دشمنا بجنگن💪

روز پنجشنبه، بیست و یکم ماه، یه جشن تولد باشکوه تو خونه کوچیک خودمون برگزار کردیم و همه رو دعوت کردیم و حسابی به شما خوش گذشت... 🍿🎈🎉🎁🍿🎂🍥🎀🍿🍦🍧🍨🍿🍰🍬🍭🍿🍫🍸☕🍿

خاطره زیبای این روز شاد رو با فیلم و عکس ثبت کردیم برای روزی که خانوم بشی و خودت ببینی و کیف کنی😍😊😀

الهی صدوبیست ساله شی عشق مامان😘😘 همییییییشه شاد شاد شاد و سلامت و تندرست و خانووم و مومن و خوشبخت...🙏

راستی اسم خربوش کوچولوی صورتیتم خودت گذاشتی "تُدی"! 🐰🐇این اولین باره که مستقلاً خودت یه اسم رسمی روی عروسکات می‌ذاری. نمی‌دونم این اسمو از کجا پیدا کردی ولی اسم بامزه‌ایه!

به پونی هم همیشه می‌گی "پونی خوشگله"! چون خیلی خوشگله و خیلی هم دوسش داری.🦄

اصطلاحات جدیدشما:

اصلاً دوست ندارم! اصلاً اصلاً دوست ندارم(بالبهای شل و لُپّای آویزون و صدای بالای حنجره اینو میگی!)😄

🌹🌹🌹

عزیزم با این که این ماه بابایی خیلی کم خونه بود و بیشتر شب‌ها هم خونه مادرجون می‌موند تا پیش بنّاها باشه و مراقب مادرجونینا باشه، اما بودن کنار تو که فرشته ناز خدا هستی، مثل همیشه بهم آرامش می‌ده و همیشه به خاطر داشتن موهبتی چون تو از خدای مهربونم سپاس‌گزارم😇🤗

خدای بخشنده و مهربون ممنون به خاطر این موهبتی که بهم دادی... خدایا خودت در پناه خودت حفظش کن🙏🌹

















پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به موهبت می باشد