موهبت

زهرا: یک سال و پنج ماه و 6 روز. کلمات جدید شما عبارت است از: بَهشید: ببخشید هاپُ: هاپو (منظورتم بازی هاپوی ضبط صوتی تو گوشی باباییه). پسی: پیشی (منظورت بازی پیشی در گوشی باباییه).   زهرا عسل ...

زهرا: یک سال و 4 ماه و 26 روز. نِنِّ  :  نی نی بّاء  :  تاب پاک  :  پارک حامُ  :  حموم آب بیز  :  آب بریز باطِ  :  فاطمه وقتی می خوای بپرسی فلان کس یا فلان چیز کجاست، با حلت پرسشگرانه اسمشو می گی و سرتو تکون می دی و دستاتو میاری بالا یعنی کو؟؟؟   زهرا نفس مامانی ...

زهرا: یک سال و 4 ماه و 12 روز. امروز شما همراه بابایی یه آب تنی حسابی تو ساحل دریای بابل کردی! خییییییلی بهت خوش گذشته بود و دلت نمی خواست از آب بیای بیرون. اما من می ترسیم که سرما بخوری! بعد از آب تنی تو پتو پیچیدمت و رفتیم. فیلم آب تنیت رو هم گرفتیم!       زهرا و آب تنی   راستی کلمه های جدیدت: باء  :  باز کن (موقع باز کردن پوست شکلات یا در بطری و...) مَ(با حالت کشیده)  :  محمد (وقتی من صلوات بلند می فرستم با گفتن این کلمه با من همراهی می کنی) ...

زهرا: یک سال و 4 ماه و 7 روز. کلماتی که این هفته یاد گرفتی ایناست: تَب یا تَ :  کفش هامه :  خامه آیینه باباج :  باباجون منّی(با خم کردن سر) : ممنون باع(با خم کردن سر) :  باشه مَنّو  :  معصومه مَده  :  مهدیه بِ(با تکون دادن سر)  :  بریم!   کارهای جدیدت: - دست یا بابا یا هرکس دیگه ای رو می گیری می کشی به سمت اتاقت و یا می بری روی تخت می خوابونی یا به کتابا یا جی جی هات که بالای طبقه هاست اشاره می کنی تا بدیم. - خیلی آب می خوری جدیداً و هرچیزی که می خوری باید کنارت یه لیوان آب باشه و همراهش بخوری. همچنین وقتی می بینی یکی آب یا نوشیدنی می خوره یا وقت...

امروز تولد شانزده ماهگی شماست. یعنی یک سال و چهار ماهه شدی ناناز! مبارکت باشه امروز ظهر سر میز ناهار وقتی بابایی تو اتاق بود و مث همیشه دیر کرد، شما با صدای خیلی بلند صداش کردی و گفتی: «بابا...! بیا!». چند بار این طوری صداش کردی و بابایی بالاخره اومد! قربونت بشم که دست به غذا نزدی و منتظر موندی و اینو می فهمی که سر سفره همه باید حاضر باشن. خیلی باهوشی نففففففففس مامان!   زهرا نابغه ...

زهرا: یک سال و 3 ماه و 30 روز. کلمه ی جدید امروز شما «آیینه» بود! همش می رفتی جلوی آیینه و تصویر خودتو بوس می کردی و با ذوق می گفتی: «آیینه» و به ما آینه رو نشون می دادی! فدای تو بانمک بشم من   زهرا جوجو ...

زهرا: یک سال و 3 ماه و 18 روز. کلمه ی جدید شما: عممممممممه! خوش به حال عمه رویا که اولین نفره که بعد از مامان و بابا اسمشو یاد گرفتی!   زهرا ناناز ...

زهرا: یک سال و 2ماه و 21 روز. شما امروز یه کلمه ی مبارک یاد گرفتی!  کلمه ی «یا علی»! البته به زبون ناز شما: «یا عَیی»!! همیشه وقتی می خواستم از زمین بلندت کنم، ا ین کلمه رو می گفتم. حالا دیگه شما یاد گرفتی و خودت هم با من می گی! آفرین مامانی! علی(ع) یارت باشه عزیز دلم...   زهرا نازنین ...

زهرا: یک سال و یک ماه و 22 روز. شما جدیداً اجازه نمی دی هیچی روی سرت بمونه، اعم از کلاه و روسری و گیرسر و کش ریز و... . هرچی روی سرت بذارم سریع می گیری می کشی یا برمی داری! من از دست شما وروجک خانوم چه کار کنم؟؟؟   زهرا ناناز   وقتی هم تشنه می شی، پشت سر هم می گی: آبّیده آبّیده آبّیده... یعنی: «آب بده!» عسسسسسسسسسسسسسل ...