زهرا: یک سال و یک ماه و 12 روز. هر روز کار شما شده تخلیه ی کشوهای لباس و مدارک و کار من هم شده جمع کردن ریخت و پاش های شما پشت سر هم!! هم در اتاق خودت و هم در اتاق خواب ما! از دست شما وروجک خانوم جایی نمونده که شما فسقلی ازش بالا نری!!! می ری روی مبل های پشت به اُپن، و از تکیه گاهش بالا می ری و خودتو می رسونی روی اُپن! کافیه یک لحظه ازت غافل شم؛ معلوم نیس چه بلایی سر خودت میاری؟! مبل های پیش پنجره خطرناک ترن! چون وقتی پنجره بازه، می ری روی تکیه گاه مبل، دوزانو می شینی و دو دستی وزنتو می ندازی روی لبه پنجره تا بیرون رو نگاه کنی! وای خدای من! پنجره هم بی حفاظ...! کاری می کنی که چشم ازت ب...